سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پایانی برای شروعی دوباره - عــــــــــروج
صفحه ی اصلی |شناسنامه| ایمیل | RSS | پارسی بلاگ | وضعیت من در یاهـو
مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]
» آمارهای وبلاگ
کل بازدید :37821
بازدید امروز :2
بازدید دیروز :5
اوقات شرعی
» لینک های روزانه
» درباره خودم
پایانی برای شروعی دوباره - عــــــــــروج
عطیه...
به دنبال حقیقت ناب در آستانه طلایی دلم آنجا که جایگاه معبود است.
» لوگوی وبلاگ
پایانی برای شروعی دوباره - عــــــــــروج
» لوگوی دوستان
» لینک دوستان
» فهرست موضوعی یادداشت ها
» مطالب بایگانی شده
» جستجو در وبلاگ

» آوای آشنا
» پایانی برای شروعی دوباره

بسم الله الرحمن الرحیم

  

روزگار می گذرد و روزها چه سریع سپری میشوند... چشم هایت را که خوب باز میکنی روشنایی صبح را میبینی و  طلوع را ... و روزی که تمام میشود همه ی دغدغه ها و نگرانی ها و انتظار ها و خدا خدا کردن هایت ... و امروز که روزی است تمثالی همه چیز تمام شده است و من راهم مشخص شده راهی که او برایم خواسته...

 راهی که اهل بیت (ع) برایم اینگونه خواسته اند ... و من این تقدیر و راه  را دوست دارم ...

تقدیری که نامش با بزرگان گره خورده 4 سال با نام و یاد شهید مطهری (ره) ودین عظیم من بر ایشان و

 4 سال دیگر انشاء الله با نام علامه ی بزرگ طباطبائی گره خواهد خورد و من

 همه ی اینها را مقدرات او میدانم مقدراتی که همه اش خیر است همه ی اش تکامل ...

 

الهی آمین

 

 

 


 

 سالروز شهادت بزرگ مرد عالم نیز رسید و ما چقدر خوب میتوانیم با افتخار بگوییم بزرگ مرد . شیر خدا . مرد جنگ و جهاد به خود که میرسم شرمسار میشوم از این که شیعه ی این مرد بزرگم ، مرد میدان...

 اما آیا میتوانم فریاد بزنم فریادی در قالب گفتارم نگاهم رفتارم اعمالم و بگویم من شیعه ام شیعه ی بزرگ مرد عالم مردی که 25 سال خانه نشین بود...

 حقش را گرفتند اما هیچ نگفت... هیچ ... چون اگر میگفت اکنون من دیگر نمیتوانستم شیعه باشم و افتخار کنم...  بر خود ببالم ... آنگاه اگر دفاع میکرد ما همین اسلام را هم نداشتیم مصالح اسلام  بر حقانیت امامت ترجیح یافت... گرچه اسلام اساسی  از امامت است ...

و  من حال  چگونه ام آیا پیوسته حداقل نسبت به خدای خودم طلبکار نیستم ....!!

آه عجب من بدم خدا.... تو مرا به دنیا فرستادی

 

 

در خانواده خوب الهی آمین

 سلامت الهی آمین

 مسلمان الهی آمین

 شیعه الهی آمین

....

چگونه میتوان به شمارش درآورد....

هرگز... لاتحصی ...

با نماز و عبادات آشنایم ساختی فهمیدم تو هستی تو را فهمیدم لمست کردم و من چگونه میتوانم شکر گویم که شکر خود مستلزم شکر است و آن نیز شکر میخواهد شکر شکر شکر ...

تا ابد نیز شکر گویم کم است... حقیقتا کم است ...

 

در زیارت امیرالمومنین (علیه السلام) جمله ای در خطاب سلام به ایشان دیدم ... زیبا بود

السلام علی مولانا امیر المومنین علی ابن ابی طالب ... ساقی المومنین با لکاس من حوض الرسول المکین الامین. اللهم الرزقنا ./

 

التماس دعا

 

 

 




عطیه...:: 87/7/2:: 11:53 صبح | نظرات دیگران ()


» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ولایت عشق
پایانی برای شروعی دوباره
مناجات شعبانیه
تولد
[عناوین آرشیوشده]
<*WS_P >